نوع فایل
PDF
حجم فایل
12.6 مگابایت
دسته بندی
تعداد بازدیدها
15 بازدید
15,000 تومان

رمان جایی نرو

خلاصه :
دانلود رمان جایی نرو pdf یک زن، یک مرد، دو شخصیت متضاد ، دو زندگی متضاد وقتی کنار هم قرار بگیرن، چی پیش میاد؟!
گاهی زندگی بازی هایی با آدم میکنه که غیرقابلِ پیش بینیِه کیانمهر و ترانه ، برنده ی این بازی میشن یا بازنده؟!
میتونن جای نداشتنهای هم رو پر کنن

بخشی از متن رمان:

سرم را کمی کج کردم و با دقت به نقشه روبرو خیره شدم و گفتم: از قبلی بهتر است! ماهان با تعجب نگاهم کرد و گفت: از قبل بهتره؟ خوش آمدید، رئیس! ما از دیشب با بچه ها کار کردیم! اخمی کردم و گفتم: از دیشب یا از هزار و یک شب پیش! من تایید نمی کنم به دلیل اینکه چقدر طول کشید تا با دست به نقص طراحی آنها اشاره کنم: اینجا را ببینید؟ مشکل شما اینجاست!

چیدمان اتاق ها را به درستی بررسی نکردید، خانه و فضای زندگی را در نظر نگرفتید، فقط به استانداردهای معماری و یادگیری تئوری خود تکیه کردید. شما دیگر دانشجوی بیست و دو ساله ای نیستید که تازه فارغ التحصیل شده اید. من می خواهم به شما کمک کنم. به آنها نگاه کردم، ماهان و علیرضا، خانم سماوات و سجاد، به آنها چه گفتم؟ فقط یک روز فرصت داشتیم نقشه را تحویل دهیم، ترجیح دادم خودم تمامش کنم، نمی خواستم بحث کنم

نفس بلندی بیرون دادم و گفتم: به هر حال مرسی بقیه کار رو انجام میدم و بعد بدون توجه بهشون روی صندلی نشستم و به میز خیره شدم، هنوز زنگ نزده بود. هنوز جوابی به من نداده اند، هنوز جوابی دریافت نکرده ام. صدای بسته شدن در که نشانه رفتنشان بود باعث نشد سرم را بلند کنم. چند دقیقه ای به میز قهوه ای رنگ روبروم که پر از نقشه و قرارداد بود خیره شدم. دستمو توی موهام کشیدم و بی حوصله رفتم سمت سیستم و اتوکدی که اجرا کردم
خانه های مردم را خط به خط کشیدم، بسیاری از آنها یک خانواده «واقعی» بودند، گردن، شانه هایم، بین تیغه هایم سوخت، عواقب ایستادن، خم شدن و نشستن زیاد بود. اما بدون توجه به کارم ادامه دادم. نمی دانم چند دقیقه یا چند ساعت گذشته بود که به در زد که باعث شد سر سنگینم را بلند کنم و از صفحه مانیتور نگاه کنم. من گفتم بله
در به آرامی باز شد و خانم کریمی، منشی جوان شرکت وارد شد و با قاطعیت گفت: آقا وقت ناهار است، بگو برات بیارم. لبخندی زدم و دستم رو روی گردنم گذاشتم و گفتم: ممنون خانم کریمی، صورتم خیره شد و بعد آروم گفت: “چشم” اما هر بار سرمو تکون دادم و به حرفش پریدم: “بله. ” بهت میگم چیزی نگفت و رفت. به نقشه نگاه کردم دوباره با دستم گردنم را ماساژ دادم و بلند شدم و به سمت پنجره رفتم.

دانلود پی دی اف رمان جایی نرو رمانی بسیار زیبا ژانری عاشقانه وبسیار پرطرفدار می باشد.

دانلود رمان جایی نرو

ادامه مطلب

راهنمای خرید:

لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.

همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.

ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.

در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دانلود رمان جایی نرو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *