رمان چون آب در آبگینه
خلاصه:
دانلود رمان چون آب در آبگینه pdf آرزو فنجان چای را مقابلش می گذارد: الان پات خوبه؟! صاعقه روبرویش روی مبل می نشیند: مامان دارین خیلی لوسش میکنین . یه تندر برای لوس کردنش کافیه دیگه… هیچیش نیست بابا… سر و مر و گنده نشسته اینجا… نعیمه دستمال را به بینی اش می کشد: مادر نشدی که بفهمی صاعقه جان! درد داره وقتی می فهمی خار تو پای بچه ات رفته. صاعقه نچی کرده و به لیلی خیره می شود. دخترعموی عزیز دردانه اش را چندان دوست ندارد. در نظرش لیلی لوس ترین شخصیتیست که در تمام زندگی اش دیده است.
برادر دیوانه اش هم واله و شیدای این دخترک لوس و ننر… کمتر کسی ست که نداند، لیلی برای برادرش یعنی زندگی… یعنی لیلی آخ بگوید و برادرش بمیرد. آهی می کشد و لیلی زبان درازی می کند: حسود نباش صاعقه! لب هایش را کش داده و برمی خیزد: من میرم تو اتاقم.. مامان یادت نره ساعت دوازده داداشم و بیدار کنی. قراره بره بیمارستان. لیلی با دور شدنش لبخند می زند. فکری به ذهنش خطور کرده و به همین دلیل گوشی را از جیب مانتویش بیرون می آورد و صفحه ی پیامک را باز می کند. نام مهدی با حروف
لاتین خودنمایی می کند. روی کیبورد یادداشت می کند: امروز بیمارستانی نه؟ نعیمه و آرزو مشغول صحبت های همیشگیشان شده اند. زن عمویش نگران پدر پیرش است. با گذشت چند دقیقه که مدام گوشی اش را بررسی می کند، بالاخره پاسخی می رسد: هستم جانم. امری داری؟ خوشحال یادداشت می کند: میام بیمارستان. میبین مت… منتظرم باش. چند شکلک قلب پاسخش است. از جا بلند می شود. دستش را به دیوار گرفته و خود را به سمت سرویس می کشد. نعمیه به دنبالش برمی خیزد: کجا میری لی لی مادر با این پا…
دانلود پی دی اف رمان چون آب در آبگینه یکی از رمان های بسیار زیبا و فوق العاده می باشد ما توصیه می کنیم که این رمان را حتما بخوانید که خواندن این رمان واقعا دلنواز و عالی می باشد.
رمان پیشنهادی :رمان فصل توت pdf
لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.