دانلود رمان اربابم باش

رمان اربابم باش

خلاصه :
دانلود رمان اربابم باش pdf و زندگی مشکلات جدیدی به دوش ارام و امیر میسپارد و رازهای نهان ومبهم خانواده فرخ فاش میشود و جدایی عظیمی رخ

پی دی اف رمان اربابم باش یک رمان اروتیک و عاشقانه بسیار زیبا می باشد که طرفداران زیادی دارد.

دانلود رمان اربابم باش جلد دوم از بهترین رمان ها

قسمتی از رمان

با صدای مادرم از اتاق خارج شدم. به هیراد شوهر مادرم نگاه کردم. او حداقل سه یا دو سال از مادرم کوچکتر بود. سر تا پا نگاهم کرد و لبخند کجی بهم زد که اخمم کرد. اما من از عشق مادرم به هیراد مطمئن بودم و می دانستم که هیراد مردی هوسباز بیش نیست! سر میز نشستم. به غذای روی میز نگاه کردم. چین! با وجود هیراد شرایط ما از این طرف به آن طرف تغییر کرده بود.

ما همه چیز داریم، اما نه عشق و صمیمیت! شاید اگر پدر من بود هیرادی نبود، امیر نبود، ای امیر! کمی برایش متاسف شدم. حتی یک ماه بود که صدایم را نشنیده بودم. من به او علاقه مند بودم. می دانستم به زودی فراموشم می کند، گفت به زودی به دیدنم می آید. خیلی دلم براش تنگ شده بود یه جرعه خوردم و شروع کردم به خوردن. احساس انزجار کردم. تمام روزهایی که با او بودم جلوی چشمانم بود.

به یاد روزهایی که از ته دل با او می خندیدم، انگار قلبم سوراخ عمیقی باز کرد و اشک دور چشمانم جمع شد. به گوشی روی میز نگاه کردم. داشت زنگ میزد گوشی رو برداشتم و رفتم تو اتاق. روی تخت یک نفره گوشه اتاق نشستم و جواب دادم و صدای گرمش گوشم را لمس کرد. سلام، سلام، آهسته گفتم و سعی کردم به خودم برسم. آهسته گفت: چطوری؟ مرسی چطوری خندید و گفت…

رمان پیشنهادی ما :pdf دانلود رمان شهر

ادامه مطلب